آرزو دارم شبی عاشق شوی
آروز دارم بفهمی درد را
تلخی برخوردهای سرد را
می رسد روزی که لحظه ها را بی من سر کنی
میرسد روزی که مرگ عشق را باور کنی
میرسد روزی که تنها درکنار قبر من
نامه های کهنه ام را مو به مو از بر کنی
می رسد روزی که فریاد وفا را سر کنی
می رسد روزی که احساس مرا باور کنی
می رسد روزی که نادم باشی از رفتار خود
خاطرات رفته ام را مو به مو از بر کنی
می رسد روزی که تنها ماند از من یادگار
نامه های کهنه ای را که به اشکت تر کنی
می رسد روزی که صبرت سر شود در پای من
آن زمان احساس امروز مرا باور کنی
نظرات شما عزیزان: